سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مکنون

ای مستجاب لحظه ی اشک کمیل ها

آئین استحاله ی قلب فضیل ها

بالای صدر عالم خلقت نشسته ای

ای ماسوی بپای تو در قعر ذیل ها

یا خود به اختیار خودش یا به امر تو

خواهد کشید جانب عشق تو میل ها

هر مرکبی به امر شما می شود روان

در آسمان و جاده و دریا و ریل ها

یوسف ترین عزیز به مصر بقا تویی

دست تو رزق گندم و آن سنگ کیل ها

کنعان بدون روی تو ویرانه ای شده 

یعقوب و طعنه و سر نیش رتیل ها

وقت عذاب قوم تو آیا نمی رسد؟

آخر کجاست غیرت زلزال و سیل ها

تنها برای سیصد و اندی نمی شود

پایان انتظار هزاران و خیل ها ؟

برگرد ای مسافر صحرای بی کسی

ای مستجاب لحظه ی اشک کمیل ها

 

متین


نوشته شده در پنج شنبه 92/8/2ساعت 11:17 عصر توسط متین| نظرات ( ) |