سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مکنون

من بهمن افتاده به این ورطه ی پیری/ تو تازه جوانی به سر چله ی تیری

من تاجر بار کنف از پای نشسته/ تو صاحب بازار لطیفان و حریری

در دام نکش قلب مرا ای همه خوبی/ ای کاش که بر پیری من خرده نگیری

این ناوک مژگان که کشیدی به کمانت/ بنمای رها ، مرگ که بهتر ز اسیری

آهو صفت، آرام و خرامان به کنارت/ آمد دلم و دید که تو حضرت شیری

دردانه تویی، خاص تویی ، حور تو هستی/ در مهر و وفا ، بی مّثّل و مِثل و نظیری#متین

 


نوشته شده در دوشنبه 101/8/16ساعت 6:45 صبح توسط متین| نظرات ( ) |