مکنون
لالایی دلبرم ای دختر ماه م.ش (متین)
لالا لا دختر من دختر شاه
لالایی مادرت چند روزه رفته
یه حرفایی توی سینه م نهفته
لالایی دخترم که وقت خوابه
لالا گوشی مامانت خرابه
لالایی فکر نکن دوستت نداره
میخواد برگرده گرگه نمیزاره
تو بودی تشنه و تنها و بی خواب
مامانت رفته بود تو چاه واتس آپ
منم دنبال کار و سختی و درد
هر ازگاهی بهش گفتم که برگرد
تلگرام از مامانت دلبری کرد
منو چند روز تو خونه بستری کرد
تصادف کرده بودم پول کم بود
سرم پیش شما یک هفته خم بود
مامان طاقت نداشت انگار ، دیدی؟
تو خواب بودی ، درو که بست، پریدی
بی پولی دخترم بودش بهونه
چشام از چشمای مامان می خونه
حواسش پرته قرصاشو نخورده
ولی گوشیش رو با وسواس برده
عجب دیوی شد این گوشی که دیدم
دو دستم بشکنه ، اونو خریدم
مامان دلتنگ اون رنگ چشاته
دلش تنگ میشه ، این راه نجاته
الهی زودتر یادش بیافته
که امشب شب بخیرت رو نگفته
بخواب بابا خوبه این رو بدونی
زرنگ باشی و دستا رو بخونی
غریبه وقتی زنگ زد وقتی اس داد
با حرف مفت قلبت رو که حس داد
مبادا نازنینم ناز فروشی
که گرگه بعضی وقتا پشت گوشی
لالا کن ، وقته خوابه ، خیلی سرده
لالا کن ، مادرت هم بر می گرده
دوباره خونمون رونق می گیره
خدا حقت رو از ناحق می گیره