سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مکنون

خدا هم با صدای خنده هایش

می ستاند از دل بیچاره ی تنهای این بی کس

تقاص عشق بازی با تمام آن کسانی را

که غیر از « او » مرا در بند خود کردند

حسودی ....نه

بخیلی .... نه

ولی انگار او هم از خیانت کردن ما بندگان حس بدی دارد

.... که هر دفعه

.... که هر مقدار

دل خود را اسیر بنده ای کردم

گرفتش از منو

... خندید

شنیدم من صدای خنده هایش را

گرفت از من تقاص روزهای بی خدایی را

ولی من ... بازهم ساده

نفهمیدم

و در دل عشقبازی با کسی غیر از خدا را آرزو کردم

.

.

خدا هر روز می خندد


نوشته شده در چهارشنبه 91/12/23ساعت 5:22 عصر توسط متین| نظرات ( ) |